چشم بر هم زدمُ غافله ات آمد ورفت...
شعیب و صالح و یحیی تورا گریسته اند
چقدر گریه کن کهنه کار داری تو…

لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ
این روزها از غم های خودم که با شما حرف می زنم خیلی خجالت می کشم!
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۱ ساعت 0:7 توسط
|